مثلا دیگر نیاز نیست برای فهم چرخه عمر یک زبان به گزارههای کیفی مبتنی بر مثال رجوع کنیم. کافیست تمام متون تاریخ را به یک برنامه تحلیل دادههای بزرگ بدهیم تا او با تحلیل تمام دادههای ثبت شده تاریخ آن زبان، به ما بگوید که داستان آن زبان چیست.
همه دروغ میگویند ولی دادهها نه! این دومین پیام محوری کتاب است. شاید برای بیشتر جذاب شدن عنوان کتاب، نویسنده ترجیح داده فقط بخش اول آن را بنویسد و با بخش دومش سریع دست خودش را رو نکند ولی به نظر من اتفاقاً بخش دوم عنوان بهتری برای کتاب است. این ادعا گرچه به نظر ساده میآید ولی واقعا یک ایده انقلابی را در خود پنهان کرده است.
بسیاری از دانش موجود در علوم انسانی، اجتماعی، روانشناسی و حتی سلامتی بر اساس اطلاعاتیست که افراد خود آنها را اظهار کردهاند یا بر اساس تفسیریست که محقق از مشاهدات خود بیان کرده است. ولی این یک حقیقت روانشناسیست که آدمها اکثراً برخلاف آن چیزی که میگویند یا فکر میکنند، عمل میکنند.
نکته انقلابی دقیقاً اینجاست؛ روز به روز دسترسی ما به دادههای رفتاری انسانها بیشتر و بیشتر میشود و حالا با تحلیل این حجم عظیم دادهها میتوان فهمید مردم دقیقاً چطور رفتار میکنند و این رفتار چقدر با آنچه خود تا به حال میگفتند یا پنهان میکردند تطابق دارد.
کتابی که میخواهد انقلابی به پا کند
کتاب ادعای بزرگ و درستی دارد که در خلال مثالها، تحقیقات و تحلیلها و یافتههای مختلف آن را به لبه آگاهی ذهن خواننده میرساند.
بسیاری از روشهای سنتی تحقیقات در حوزههای عموماً انسانی مانند رفتارشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و حتی سلامتی به این خاطر توسعه یافته و فراگیر شدهاند که ما نمیتوانستیم دادههای مرتبط با آنها را تکبهتک از انسانها جمعآوری کنیم.
برای همین دانشمندان مجبور بودند به روشهایی که مبنای همهی آنها نمونهگیری و بعد تعمیم نتیجه بر اساس آن بود، روی بیاورند. ولی آن دوران گذشته و حالا ما به مرور به همهی دادهها دسترسی داریم و میتوانیم به جای تمرکز روی نمونههایی از دادهها، همهی آنها را بررسی کرده و نتیجهگیری معتبری به دست آوریم.
نویسنده دوست دارد -کما اینکه در انتهای کتاب هم آن را آشکارا بیان میکند- این کتاب یک کتاب انقلابی در این عرصه باشد، همه توجهها را به خود جلب کند و فضا را برای تغییر پاردایم آماده کند. برای همین تا جایی که توانسته از بیان روشها و تکنیکها دوری کرده و همهی فصلهای کتاب را مملو از یافتههای تحلیلی کرده است. اکثراً موضوعات مناقشهبرانگیز یا باورهای بدیهی را انتخاب کرده و اغلب به نتایجی دور از انتظار رسیده است.
این رویکرد کتاب برای عموم مردم بسیار دلپذیر است ولی برای مخاطب متخصص آوردهی خاصی ندارد. من انتظار داشتم حداقل بخشهایی از کتاب، نویسنده بیشتر و فنیتر به بیان روش و تکنیکهای مرتبط با تحلیل دادههای بزرگ با همان رویکردی که دارد پرداخته باشد و نبودِ حداقلِ چنین آموزههایی با توجه به انتظار اولیه من، ناامیدکننده بود. این کتاب حتی اسم یک ابزار را هم نیاورده است.
هیچ صبحتی در مورد چارچوب فنی تحلیل هدفمند ابردادهها ارائه نداده است. گاه آنقدر در بیان نتایج و تحقیقات مختلف عجول است که انگار نیازی به توضیح مبانی علمی تحلیل نمیبیند و به همراهی مخاطب اطمینان دارد.
ما در حال نوشتن تاریخ هستیم!
محتوای این کتاب یکی از محتملترین پیشبینیها در مورد دوران جدید است؛ دورانی نه مربوط به آینده بلکه دورانی که سالهاست شروع شده و همچون یک ابَرترند به آرامی در حال رشد است. آنقدر در زندگیمان تنیده شده که متوجه حضورش نیستیم.
همهی ما حجم عظیمی از دادهها را از خود به جا میگذاریم. همینقدر عجیب که از وقتی یک گوشی موبایل فعال در دستان شماست، برای من از ۱۵ سال پیش، تمام جاهایی که به آن رفتهاید، زمان رفتن، و … در پایگاه دادهها ثبت شده است.
با کنار هم قرار دادن دادههای تمام انسانها به راحتی میتوان با دقت بالایی مشخص کرد شما دقیقا در چه تاریخ و ساعتی با چه کسی یا کسانی، کجا ملاقات داشتید. میتوان ابرالگوی جابجایی انسانها را به تفکیک جغرافیا، دموگرافی و در همبستگی با بقیه دادههای تاریخی مربوط به تحولات اجتماعی، طبیعی، اقتصادی و … قرار داد و دینامیک جوامع بشری را استنتاج کرد.
دانشی که تا قبل از این آنقدر دور از دسترس به نظر میرسید که به قول پوپر ابطالناپذیر بود و تنها فیلسوفانی در برج عاج نشسته بر اساس مطالعات محدود و تاملات شخصی و مشاهدات منطقهای دربارهی آن حرف میزدند و داستانهایی مثل کمون میساختند. ولی حالا ما به روشی علمی و ابطالپذیر دست پیدا کردهایم که در مورد چیزهاییست که قبلاً نمیتوانستیم دربارهشان حرفی بزنیم.
آیندگان تاریخ را از روی حجم بیکران دادههایی که ما در زندگی روزمرهمان در اینترنت به جا میگذاریم، خواهند نوشت و خواهند خواند. این معتبرترین روایت تمدنی بشری خواهد بود.
روایتی آنقدر صریح، دقیق و با جزئیات کامل که هیچ روایت قدرتمآبانهای امکان تخطئه آن را نخواهد داشت. ما در حال نوشتن تاریخ هستیم.